گشت و گذار

دانلود برنامه و نرم افزار های جدید - بازی - خبر های جدید - عکس - موزیک و فیلم - Save و تینر بازی ها - GMAIL رایگان

گشت و گذار

دانلود برنامه و نرم افزار های جدید - بازی - خبر های جدید - عکس - موزیک و فیلم - Save و تینر بازی ها - GMAIL رایگان

اعتراض برخی راهیافتگان به معامله سیاسی نایب رئیس مجلس با احمدی

یکی از اعضای  شاخص اصولگرایان مجلس هفتم در گفت‌وگو با «بازتاب»، از انجام معاملات سیاسی در ترکیب کابینه توسط نایب رئیس مجلس هفتم انتقاد کرد.

این نماینده اصولگرا افزود: در شرایطی که در فضای کشور، شعارهای تحقق عدالت، شفافیت و اصالت طنین‌انداز شده است، برخوردهای شخصی و پشت پرده با مسائل ملی مانند ترکیب دولت، دور از شأن اصولگرایان است.
وی ادامه داد: متأسفانه در فراکسیون اصولگرایان، شاهد آن هستیم که نایب رئیس مجلس، پس از انجام برخی توافقات پشت پرده، به ناگاه تغییر موضع داده و در برابر انتقادات بجا و منطقی نمایندگان اصولگرا ایستاده است.

این نماینده توضیح داد: بنا بر اطلاعات ما، توافقات نایب رئیس مجلس بر سر دو یا سه وزارتخانه صورت گرفته است و با معرفی مدیران مورد نظر وی توسط رئیس‌جمهور، رئیس فراکسیون اصولگرایان در برابر همه انتقادهای حتی صحیح اصولگرایان ایستاده و از کل کابینه دفاع می‌کند.

وی افزود: بهتر بود نایب رئیس محترم، موارد مورد نظر خود را به صورت شفاف با نمایندگان در میان می‌گذاشت و سپس به صورت کلی در مورد کابینه رایزنی می‌شد، نه آن‌که در هیأت رئیسه فراکسیون، بدون اطلاع دیگران، اقدام به رایزنی کرده و سپس به صورت شخصی موضع‌گیری کند.

این نماینده تأکید کرد: با اصرار آقای مهندس باهنر در شرایطی که تعدادی از چهره‌های برجسته اصولگرا، رأی‌‌گیری پیش از معرفی رسمی را صحیح نمی‌دانستند، این اقدام صورت گرفت و بر اساس آن، به تعدادی از چهره‌هایی که طبیعتا نمی‌توانستند مورد تأیید اصولگرایان باشند، رأی مثبت داده شد.

وی در پایان گفت: رئیس فراکسیون اصولگرایان و برخی دیگر از نمایندگان که به انجام رایزنی‌های محرمانه و شخصی می‌پردازند، باید متوجه باشند که حیثیت، کارآمدی و اعتبار اصولگرایان با موفقیت دولت گره خورده است و نمی‌توان به خاطر تأمین نظرات شخصی و باندی، با دادن رأی اعتماد به چهره‌های ضعیف، آبروی اصولگرایان را به مخاطره انداخت.

نگران ویروسی شدن ویندوز ویستا نباشید

اوایل این هفته خبرگزاری ها درباره اولین موج ویروسی های بداندیش خبر دادند که شاید زودتر از آنچه که انتظار می رفت برای جدیدترین نسخه ویندوز ( ویستا) ظهور پیدا کرده است و مخصوصا برنامه جدید Command را هدف قرار داده است. 

هم اکنون مایکروسافت اعلام کرده است که آنها برنامه Command shell آلوده شده را در نسخه نهایی این سیستم عامل که اواخر سال 2006 به بازار عرضه می شود نمی گنجانند. استفاده تالاس، نماینده مرکز واکنش امنیت مایکروسافت طی سخنانی خاطرنشان کرد: « Monad ( نام برنامه Command shell ) در نسخه نهایی ویندوز نخواهند بود و هیچ رابطه ای نیز بین Monad و اولین نسخه آزمایشی ویندوز وجود ندارد. قرار بود Monad برای 3 تا 5 سال آینده به پایگاه سیستم عامل ویندوز ویستا افزوده شود. بنابراین اگر Monad روی سیستم نصب نشود این ویروس ها ویندوز ویستا یا هر نسخه دیگری از ویندوز را آلوده نمی کند.
نماینده مایکروسافت اعلام کرد که Monad به عنوان یکی از ویژگی های برنامه Exchange 12 نسخه بعدی سرور ایمیل مایکروسافت، به این برنامه افزوده می شود. این برنامه قرار است نیمه دوم سال 2006 به بازار عرضه شود.

مایکروسافت ادعای آسیب‌‏پذیری ویندوز ویستا را رد کرد

فن آوری آسیب پذیر MSH در ویندوز ویستا گنجانده نخواهد شد.

به گزارش بخش خبر شبکه فن آوری اطلاعات ایران ، از ایلنا, شرکت مایکروسافت اعلام کرد: ویروسی که از سوی یک برنامه‌‏نویس اتریشی به عنوان اولین ویروس برای ویندوز ویستا طراحی شده بر خلاف ادعای طراح آن سیستم عامل جدید را تحت تاثیر قرار نخواهد داد.
شرکت خدمات امنیتی F-SECURE هفته گذشته اعلام کرد: ویروس طراحی شده از سوی این فرد اتریشی فناوری MICROSOFT COMMAND SHELL (MSH) را که درحال حاضر تحت عنوان اختصاری MONAD در دست طراحی است تحت تاثیر قرار خواهد داد.
به گفته این شرکت؛ ویروس مذکور اولین ویروس ویندوز جدید خواهد بود.
مایکروسافت در واکنش به خبر فوق اعلام کرد: بر خلاف ادعای شرکت مذکور MSH در ویندوز ویستا به کار گرفته نخواهد شد.
به گفته سخنگوی مایکروسافت؛ طبق برنامه فعلی این شرکت MSH در ویندوز ویستا گنجانده نخواهد شد و احتمالاً این فناوری برای استفاده در سکوی ویندوز در سه تا پنج سال آینده مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
در عوض قرار است بخشی از این فناوری در نسخه جدید EXCHANGE که در نیمه دوم 2006 عرضه خواهد شد، گنجانده شود.
به گفته سخنگوی مایکروسافت؛ اولین سیستم عاملی که تحت تاثیر MSH قرار خواهد گرفت سرور لانگهورن است، نه ویندوز ویستا.
سرور لانگهورن نسل جدید سرور ویندوز 2003 است و طبق برنامه مایکروسافت در سال 2007 عرضه خواهد شد.

Microsoft Combat Flight Simulator

یه بازی هیجانی که خیلی ها به اینطور بازی ها علاقه دارند.اینو دیگه توضیح انگلیسیشم به فارسی براتون بنویسم بازم فکر کنم از عکسش تابلوست چی به چیه .



دانلود ۱۱۴ مگابایت

SMART TENNIS

خوب دیروز که ما اطلاع پیدا کردیم که بلاگ اسکای درست شده کارمون رو از دیشب شروع کردیم حالا سعی می کنیم که جبران کنیم ولی شما هم با ما همکاری بکنید دیگه مثل قبلنا نیایید به ما فحش و حرف های بد بد بزنید که من هم دو ساعت بازم براتون بنویسم خوب حالا گذاشته از اینا می ریم سر کارا و معرفی بازی یا نرم افزار

یه بازی تنیس خیلی جذاب با محیط گرافیکی زیبا و صداهای توپ!!!تو این بازی میتنونید از بین ۱۶ مدل مختلف صحنه یکی رو انتخاب کنید . کلی چیز میز دیگه هم داره مثل انتخاب میزو بازی کننده و .... .

                     
                      

دانلود ۱.۷۹ مگابایت

heli attack 1

برا اول کاری یا دوم کاری یه بازی فلش می زارم اگه تو آرشیو رو نگاه کنید می بینید که نسخه ۳ این بازی رو براتون گذاشتم حالا نسخه ۱ رو برا بچه ها یا دیگر ها می زارم

heli attack 1

لینک برای ورود به بازی

Right Click ImageConverter v 1.8

اگر برای تبدیل عکی ها به دیگر پسوند ها مشکلی دارید بهتر است از این برنامه استفاده کنید چون قابلیت تبدیل کلی عکس ها به یکدیگر را دارد . فرمت هایی که تبدیل می کنه هم نوشتم:

Convert from this format
BMP, JPEG, GIF, ICO, PNG, TGA, TIFF, WBMP, PSD, CUT, IFF, DDS, PBM, PCX, PGM, PPM, RAS, XMB, XPM

Into any of these
JPEG, ICON, BMP, PNG, TGA, WBMP, TIFF, XPM, PBM, PGM, PPM



دانلود ۵۰۸ کیلو بایت

:serials
KRX-642-X1740948824551711527614232216857
Or
KRX-642-X6189279543123341138742779319865

پیام دکتر معین به مناسبت درگذشت یکی از اعضای ستادش بر اثر ...

پیام دکتر معین به مناسبت درگذشت یکی از اعضای ستادش بر اثر آتش‌سوزی در ایام انتخابات

مصطفی معین در پیام تسلیتی به مناسبت شهادت یکی از اعضای ستادش در خورموج بر اثر سانحه‌ی آتش‌سوزی در ایام انتخابات، گفته است: این رخداد افشاگر چهره‌ی سیاه‌کارانی است که برای کسب قدرت به جان مردم دست‌اندازی می‌کنند و برای رسیدن به اهدافشان به هر نوع خشونتی روی می‌آورند که نه در اسلام عزیز جایی دارد و نه در اندیشه ایرانیان.
وی در این پیام آورده است: سال‌هاست تلاش می‌کنیم تا غبار از چهره‌ی واقعی اسلام عزیز بشوییم و بگوییم اسلام عزیز با ترور و خشونت میانه‌ای ندارد و تا بگوییم که آزادی، عدالت و دموکراسی در این سرزمین کهن روزی به بار خواهد نشست و آن روز چندان دیر نخواهد بود. ما تا به این‌جا راه درازی را پیموده‌ایم. سنگلاخ‌ها را پشت سر گذاشته‌ایم و بسیاری را در این راه فدا کرده‌ایم.
هم‌چنین در این پیام عنوان شده است: آنان که غبار خشونت و ترور را بر چهره‌ی اسلام عزیزمان می‌پاشند تا رفتار زشت خود را توجیه کنند هنوز در کار غبارآلود کردن‌اند. دوست نیک‌اندیشمان «سعید نیرو» که در دوران انتخابات در ماجرای حمله به ستاد تبلیغات انتخاباتی شهرستان خورموج به آتش کینه خشونت‌طلبان سوخته بود، پس از طی روزهایی دشوار به دیدار حق شتافت و جان شیرینش را در دفاع از آرمان‌های اسلامی و انسانی و آزادی‌های خدادادی که برخی از صاحبان قدرت از ما دریغش می‌دارند، فدا کرد و به خیل شهدای این راه پیوست. دوست شهید ما اینک در جوار حق آرمیده است اما این رخداد افشاگر چهره‌ی برخی سیاه‌کارانی است که برای کسب قدرت به جان مردم دست‌اندازی می‌کنند و برای رسیدن به اهدافشان به ترور، خشونت و قتل روی می‌آورند که نه در اسلام عزیز جایی دارد و نه در اندیشه ایرانیان.

این اتفاق مصیبت بزرگی است، برای خانواده‌ی عزیزی که فرزند جوان و نیک‌اندیشی را از دست داده‌اند، برای ما و شما که دوست و همراه و همکاری پرتلاش و صادق را از دست داده‌ایم و حتی برای مخالفان ما که بویی از انصاف و اسلام برده‌اند، تا در این نکته تأمل کنند که چگونه برخی به نام دین و انقلاب به هر خیانتی دست می‌زنند.


وی در پایان آورده است: این مصیبت را به خانواده‌ی بزرگوار، همراهان، همکاران و همصدایان آن عزیز از دست رفته تسلیت می‌گوییم و از خداوند بزرگ برای بازماندگان آرزوی صبر و برای روح آن عزیز آرزوی علو درجات دارم.

روایت هوشنگ مرادی کرمانی از شخصیت خاتمی و دولت اصلاحات

سخن رانی و اتومبیل‌‏رانی
هوشنگ مرادی کرمانی، نویسنده و پژوهشگر ادبیات داستانی ایران، روز یکشنبه در مراسم "سلام خاتمی"، با خواندن متنی تحت عنوان "سخنرانی و اتومبیل‌‏رانی"، شخصیت خاتمی و روایت دولت اصلاحات را به زبان داستانی خود توصیف کرد.
متن کامل این متن بدین شرح است:
"سخن‌‏رانی " و " اتومبیل‌‏رانی"، شباهت عجیبی به هم دارند؛ هم مهارت می‌‏خواهند و هم شجاعت. آن هم در این آمد و شدها و ترافیک سنگین، با این خیابان‌‏های در دست تعمیر و تغییر، خیابان‌‏های یک طرفه، عبور ممنوع، چراغ‌‏های سبز و زرد و قرمز و چشمک‌‏زن و شماره‌‏انداز، گردش‌‏های ناگهانی به چپ و راست بدون زدن چراغ راهنما. رانندگی هم با اتومبیل و هم با سخن سخت است. حالا اگر راننده‌‏ای هم ترسو باشد و هم ناشی، بنشیند پشت سخن و بخواهد گاز بدهد و از لای سخن‌‏ها مثل موشی بخزد و برود دیگر واویلا. فرض کنید این جور راننده‌‏ای سخنی هم داشته باشد، فرسوده، از رده خارج، با لاستیک‌‏های صاف و ناجور و موتوری که به روغن‌‏سوزی افتاده و دود کند، چگونه می‌‏تواند بنده‌‏خدایی را سوار سخن کند و تا سر چهارراه برساند.
حالا من آن راننده ناشی و بی‌‏دست و پا، با این جور سخن و آن جور اوضاع و احوال خیابان‌‏ها، می‌‏خواهم عزیزی را ببرم سر چهارراه زندگی. عزیز را از زیر آینه و قران رد کرده‌‏اند و داده‌‏اند دست من تا بر سخنم سوار کنم، اولین کاری که باید بکنم، این دست که یواشکی به چپ و راست نگاهی بیندازم و از زیر زمین فکرم در بیایم. حواسم را جمع کنم تا به کسی و چیزی نزنم، اگر زدم و سخن کسی را غر کردم یا سخن خودم غر شد، گرفتاری‌‏های بعدی دارد. بیمه و جریمه و صافکار و گلگیر و نقاش سخن، روزگارم را سیاه می‌‏کند.
بسیار خوب، عزیز را سوار سخن کرده‌‏ام و با احتیاط آمده‌‏ام توی خیابان، دستپاچه و خجالت‌‏زده‌‏ام، سخنم خوب نمی‌‏رود، خودم هم کلاچ را جای ترمز و ترمز را به جای گاز می‌‏گیرم، هی به چهره جذاب و خدادادی‌‏اش نگاه می‌‏کنم و ازش عذر می‌‏خواهم، لبخند می‌‏زند، چاره‌‏ای ندارد، حالا که سوار این جور سخنی با چنین راننده‌‏ای شده، باید بسازد. دلهره‌‏ای را در چشم‌‏هایش می‌‏بینیم، لابد می‌‏گوید "خدایا این کجا و چه جور می‌‏خواهد مرا ببرد". یاد سال‌‏ها و روزهایی می‌‏افتم که مرتب می‌‏دیدیمش در تلویزیون و توی روزنامه, با حرف‌‏هایش دلخوش می‌‏شدیم و هرکس آینده روشن و آرزوهایش را در کلامش می‌‏دید. هر صبح که نان تازه می‌‏خریدیم، اگر گوشه نان‌‏مان سوخته بود یا خمیر بود، غر می‌‏زدیم که این چه مملکتی است. به دل نمی‌‏گرفت، قهر نمی‌‏کرد. بچه‌‏ها به عبا و قبایش آویزان می‌‏شدند. جوان‌‏ها از سر و کولش بالا می‌‏رفتند، لبخند می‌‏زد، کیف می‌‏کرد. بیشتر شب‌‏ها قصه‌‏های قشنگی از خانه باستانی‌‏مان می‌‏گفت. از رنج‌‏ها و دردهای باستانی که دارو درمان باستانی داشت و دارد. بچه کویر بود. صبوری را از کویری‌‏ها آموخته بود و می‌‏دانست در میان تپه‌‏های شنی، بوته‌‏ها و درخت‌‏های گزی است که جان‌‏سختند و سبزند و سایه دارند. به آنها دلخوش بود و به پرنده‌‏هایی که بر آن درخت‌‏ها می‌‏نشستند و تا دوردست‌‏ها با نگاهشان پرواز می‌‏کردند. چقدر از خوبی‌‏های تعریف می‌‏کرد. چقدر ارشادمان می‌‏کرد که مقاوم و صبور باشیم. از ارشاد و فرهنگ‌‏سازی دمی غافل نبود. از ارشادی‌‏های قدیم بود. بعد که سرش شلوغ شد، دوستانش ارشادمان کردند. ما که گروهی بودیم و به ارشاد فکر می‌‏کردم و به ارشاد عادت کرده بودیم، هر کدام‌‏مان سازی می‌‏زدیم و سازمان را نشان نمی‌‏دادند. بعضی‌‏هامان ارشادشده به دنیا آمده بودیم و مشکلی نداشتیم. بعضی‌‏هامان می‌‏بایست هر روز ارشاد می‌‏شدیم، عین دیالیزی‌‏ها اگر ارشاد نمی‌‏شدیم، حالمان بد بود و یادمان می‌‏رفت که همین دیروز ارشادنشده‌‏ایم. بعضی‌‏مان "بد ارشاد" بودیم. "بد ارشاد" بودن چیزی است مثل "بد قلق" بودن و بابت این بدقلقی کلی پز می‌‏دادیم. خلاصه همه جور هنرمندی بودیم. او و دوستانش با هیچ کدام‌‏مان سر لج نداشتند، چه پرتحمل بود این بچه کویر. به هرکس سهم ارشاد خویش را می‌‏داد و خودی و نخودی نمی‌‏شناخت البته تا آنجایی که می‌‏شد. حرف همدیگر را می‌‏فهمیدیم، با نگاه می فهمیدیم که چه بگویم و چه جور بگوییم تا هر دو راضی و راحت باشیم.
از بس تو این جور فکرها هستم، حواسم به راندن سخن نیست. گاهی به جای گاز دادن، ترمز می‌‏کنم و گاهی هم به جای ترمز، گاز می‌‏دهم. پشت‌‏سری‌‏ها و بغل‌‏دستی‌‏ها حرص می‌‏خورند که این دیگر چه جور سخن‌‏رانی است. چقدر مهربان و لبخند شیرین مسافر عزیز را نگاه می‌‏کنم و خاطرات گذشته را مرور می‌‏کنم. یادم می‌‏رود که خیابان را عوضی آمده‌‏ام. زده‌‏ام به ورود ممنوع. مسافر مهربان باز لبخند می‌‏زند و با ته لهجه شهرستانی می‌‏گوید: "عیبی ندارد، علامت بده، چراغ بزن و با احتیاط برگرد. مواظب باشد آنها که تند می‌‏روند بهت نزنند". با احتیاط دور می‌‏زنم و برمی‌‏گردم و می‌‏گویم: "ببخشید، سوالی داشتم. شما آدم مهمی هستید. چرا مهم بودنتان را به رخم‌‏مان نمی‌‏کشید؟ چرا اوقاتتان تلخ نمی‌‏شود از این همه اشتباه و بی‌‏دست و پایی؟" داشتم حرف می‌‏زدم و حواسم نبود و نزدیک بود بزنم به کسی که راهنما نزده بود و داشت می‌‏پیچید به چپ. طرف داد کشید: "اوهوی چه خبرت است. رانندگی بلد نیستی پشت سخن ننشین. چرا این قدر قیقاج و ویراژ می‌‏دهی؟ سخنت دارد دود می‌‏کند، باید بروی معاینه فنی".
رسیده بودیم به میدانی که هزار راه ازش می‌‏گذشت و به میدان "چه کنم" معروف بود. گیج شده بودم، نمی‌‏دانستم از کدام طرف بروم که هم مسافر نازنین به جایی برسد و هم خودم خلاص شوم. مسافر دست زد روی داشبورد سخنم و گفت: "نگه دار، پیاده می‌‏شوم، خودم می‌‏دانم از کدام راه بروم". زیر تابلوی توقف ممنوع نگه داشتم، پیاده شد و اشاره کردم به میدان و گفتم: "شما کار مهمی کردید. مجسمه‌‏های تبختر و تکبر که از سال‌‏های دور در میان میدان‌‏های این خانه باستانی بود، شکستید و این کار کوچکی نبود".
داشتم بلبل‌‏زبانی می‌‏کردم که مسافر عزیز اشاره کرد به تابلوی توقف ممنوع و گفت: "نه‌‏ایست، برو". راه افتادم، برایش دست تکان دادم، باز هم لبخند زد. یادم افتاد که پشت‌‏سرش کاسه‌‏ای آب ریخته بودیم و شعر خوانده بودیم:
کسی که با کسی دل داد و دل بست به آسونی نمی‌‏تونه کشه دست
اگر آمدن شدن را ره ببندند همون راه محبت که توان بست.

Yahoo messenger 7 final

بالاخره یا بدون بالاخره یاهو اومده یاهو مسنجر رو درست کرده از آزمایشی هم اومده بیرون و نسخه نهایی اون رو براتون گذاشتم خب اون هایی که با خودشون قر می زدن که چرا اینطوریه حالا درست شده من هم لینک برای دانلود اون رو براتون گذاشتم !!




دانلود ۸.۲۴ مگابایت